به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ایسنا نوشت: آهنگ «دافی» با استفاده از موسیقی جذاب و ریتمیک، خیلی خوب جای خود را میان مخاطب هدفش باز کرده است. این موسیقی بیشتر مخاطبش نوجوانان ۱۴، ۱۵ ساله تا جوان ۲۵ ساله است. اما متن این قطعه موسیقی صراحتا مخاطب نوجوان را هدف قرار میدهد و روی عبارت «زیر سن قانونی» تاکید دارد. «گل کشیدن» و «مصرف الکل» هم از دیگر عباراتی است که در محتوای این موسیقی از آن صحبت میشود.
محتوای این آهنگ شاید با توجه به ریتمیک بودن و شاد بودنش عادی به نظر برسد و شاید حتی همخوانی این قطعه توسط خردسالان برای پدر و مادرشان جذاب به نظر برسد و در نهایت با عنوان یک موسیقی گذرا و موقت که پس از مدتی از مد میافتد به آن نگاه کنند اما باید این موضوع را هم در نظر داشت که موسیقی نامتناسب با سن کودک قطعا آسیبزا خواهد بود.
«دافی» به سفارش و برای کمپین تبلیغات محصولاتی به همین عنوان ساخته شده است. شرکت «سیلانه سبز» همان شرکتی است که در کمپین تبلیغاتی دستمال مرطوب «دافی» این قطعه موسیقی را سفارش داده است.
قطعهای که خیلی خوب وایرال شد و به تبلیغات برند کمک کرد اما با بازخوردهای متفاوتی هم مواجه شد. نقطه قوت این تبلیغ دقیقا این جاست که با موضوع تولد، احساس شادی و جشن را به مخاطبش منتقل میکند و احتمالاً برای مدتهای طولانی در جمعهای دوستانه، تولد، خانوادگی و حتی در سطح جامعه شنیده خواهد شد و برند «دافی» را تا مدتها در ذهن مخاطب تداعی خواهد کرد اما آنچه این روزها سر و صدا به پا کرده است، نوع انتخاب محتوا و گروه سنی هدف است. در واقع بسیاری این سوال را مطرح میکنند که برندینگ موفق محصولات «دافی» چه هزینه سنگین اجتماعی را برای نسل نوجوان خواهد داشت؟
مثلا حسام الدین آشنا (مشاور فرهنگی رییس جمهور سابق) در انتقاد به این قطعه موسیقی در توییتی نوشت: «تکثیر بفرمایید تا به دستشان برسد. گِل بگیرند در آن بِرند لوازم بهداشتی را که با ایجاد جذابیت کلامی، گُل و الکل و … را – به اسم تبلیغ محصول- وارد فرهنگ مصرف میکند. شما با نسل زد (Z) ارتباط نمیگیرید بلکه ضد این نسلید و برخلافِ فرهنگ و آیین و مروت، کودکان را هدف قرار میدهید.»
مجید کثیری، که کار رسانهای میکند، در این باره در رشته توییتی نوشته است:
«مارکتینگِ کثیف و بیاخلاق چیست؟ دو سه هفتهایه که یک آهنگ تولد، بین دختران نوجوان و حتی دخترهای خردسال ایرانی گُل کرده که در متناش بهطور مستقیم در مورد گُل کشیدن و الکلی بودن صحبت شده! این ترانه با داشتن این اشارات، در مورد کول و باحال بودن دخترها در هر شرایط صحبت میکنه!
هرساله هزاران آهنگ توسط خوانندههای مختلف با مضامینی که برای همه سلیقهها جذاب نیست (مثل سکس، الکل، مواد…) عرضه میشه که با نگاه قانونِ عرضه و تقاضا و احترام به سلایق مختلف (بهجز با مخاطبِ کودک)، از کنارشون باید گذشت اما اینکه یک برند ایرانی، چُقیدن (مصرف کردن) گُل و سایر مواد، مست کردن با تکیلا و افتخار به الکلی بودن رو برای دختربچههای زیر سن قانونی، با ریتم رقص در ترانهی تولد جا بده، با افتخار از وایرال شدنش صحبت کنه و میگه میخواد الگویی برای باقی برندها باشه، یک زنگ خطر بزرگه.
مدیر مارکتینگ این برند با افتخار از همکاری با اینفلوئنسرها برای این موزیک میگه و ۲۰ میلیون بار شنیده شدنش رو اقدامی مهم برای نزدیک شدن به نسل Z یا تینجرها. بقیه مدیران مارکتینگ ایرانی هم در حرکتی هماهنگ[!] در لینکدین شروع به تحسین کردن.
اگر هرجای اروپا یا آمریکای شمالی یا کشورهای قانونمند دیگه در #تبلیغات بود این برند رو چنان جریمهای میکردند تا بفهمه مخاطب قرار دادن افراد زیر سن قانونی مصرف الکل یا Targeting under LDA و حتی سیگار غیرقانونیه.
این تبلیغ لازم نیست تبلیغ مستقیم مشروب یا مواد باشه، بلکه اسپانسر شدن هر محتوایی که نمایشی از کول یا باحال بودن مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر برای کودکان و نوجوانان رو در خود داره برای جانمایی (Placement) و اسم بردن از برند (Mentioning) کنارش جرمه. اونوقت در جنگلِ ایران، «این محتوا بهسفارش و تحت نظر خود برند ساخته میشه.»
جنگل بیقانون یعنی برای یک عکس از محیط یک شرکت که چند خانم حجاب اختیاری دارند و به کسی آسیب نمیزند، قدّارهکشان وامصیبتا سر میدهند و با انواع روشهای غیرقانونی یا شبهقانونی، کسبوکارها رو به پلمب یا عذرخواهیهای اجباری مجبور میکنند، اما برای چیزی که رسمی کردن حمایت برندها از محتوای نامناسب برای کودکان در ایران است، سه هفته بعد از انتشار، مدیر مارکتینگش نه تنها عذرخواهی نمیکنه بلکه با افتخار میگه: ما برای این ویدیو و اینفلوئنسرها که این موزیک را ترویج کنند فلان قدر خرج کردیم.
جالبه که با خواندن متن آهنگ میبینید از لحاظ ریتیمیک، موزیک جذابیت لازم رو برای مخاطبش داشته و نیازی به قرار دادن این عبارات در اون نبوده. مشخصه که اصراری در قراردادن این عبارات در اون بوده تا اون رو به محتوای روی خط مرز و جنجالی تبدیل کنه.
چرا از این برند اسم نبردم؟ چون اولا اینها به تئوری غلط و قدیمیِ «هرچیز بدی هم در موردت بگویند، بازهم باعث دیده شدنت شدهاند» باور دارند و همین توییت رو هم در آمار موفقیت دیده شدن کمپینشون جا میدن.
و ثانیاً در این فضای پر از #بحران نمیخواهم کمپینی جدید علیه برندی راه بیفتد.چون حاکمیتی که بلد نیست درست و قانونی خلافکاران را جریمه و پاسخگو کند، به دنبال آرامسازی افکار عمومی، تصمیماتی عجیبتر میگیرد و مثلا به تعطیلی یک کارخانه با صدها کارگر و کارمند دست میزند که خواستهی من نیست. حتی همین اقدام عجولانه هم ممکنه باعث ترویج بیشتر این موزیک بشه.
اما خواستهی من و بسیاری دیگر یک واکنشِ منطقی از سوی برندی است که اشتباهی کرده مثل هزاران برند دیگر، شاملِ:
۱- یک بیانیه در مورد اعتراف به اشتباه،
۲- توقف کمپین و Push نکردن بیشتر این موزیک،
۳- درخواست از اینفلوئنسرها برای حذف آن،
۴- تعریف چارچوب اخلاقی برای کمپینهای بعدیو یک نکته هم در آخر برای سایر مدیران #مارکتینگ و #روابط_عمومی که از الان برای محتوای روی خط مرز برای کودکان خیز برداشتید: جلب توجه با الکل، سکس و مواد هنر خاصی نیست و فرمولی قدیمیه ولی آیا باعث تصورات بهتر از برند در نسل Z میشه؟ خیر!
نزدیک شدن به نسل Z برخلاف باور برخی، با پروموت سکس، الکل و مواد اتفاق نمیافته. اگرچه این نسل، افراد با گرایشهای مختلف رو راحتتر میپذیره و دیواری در برابر امتحان کردن و قضاوت دیگران نداره، ولی طبقهبندی اونها بهعنوان سبکمغزانِ طرفدار مواد و الکل، سادهاندیشی مطلقه.»
محمد سرشار نویسنده، پژوهشگر و مدیر سابق شبکه پویا ، هم در این باره توییت کرده است:
«شرکت «سیلانه سبز» (مازن حریری) کمپین تبلیغاتی دستمال مرطوب دافی را به راه انداخته و با استفاده از ترانه مستهجن «دافی سورپرایز» رسما هم دختران نوجوان زیر سن قانونی را به مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و روابط غیراخلاقی تشویق میکند و هم به شکل گسترده، کشف حجاب را ترویج میکند.
بیچاره فرهنگی که تن نحیفش گرفتار این انگلها شده که برای فروش بیشتر چند دستمال، سلامت تن و روان نوجوانان این سرزمین را حراج میکنند؛
و بیچارهتر فرهنگی که حاکمانش در برابر مفسدان گردنکلفت، رحماء و در برابر مردم کوچه و بازار، اشداء هستند.»
البته مدیر مارکتینگ این شرکت از استقبال خوب مخاطبان و ۲۰ میلیون بار شنیده شدن این آهنگ با افتخار یاد میکند و میگوید که میخواهد الگویی برای سایر برندها باشد اما سوال اینجاست که اگر تمام برندها برای داف بودن تبلیغ کنند، نتیجه چه خواهد بود؟
نظر شما